شعروادب

شعروادب

زدشت پر شکوفه در حریم الوند / وزیده بر هزاره ها شمــیم الوند / کنون بسوی تشنگان وادی عشق / گشوده باغی از صفا نســیم الوند
شعروادب

شعروادب

زدشت پر شکوفه در حریم الوند / وزیده بر هزاره ها شمــیم الوند / کنون بسوی تشنگان وادی عشق / گشوده باغی از صفا نســیم الوند

آقای کاوه گرشاسبی

کاوه گرشاسبی

 

 

 

اینجانب کاوه گرشاسبی متولد 1359دارای مدرک لیسانس در رشته ریاضیات کاربردی از دانشگاه آزاد همدان

در سال 1381 در اثر یک حادثه که برایم اتفاق افتاد به مدت 27 روز در کما بودم و زمانی که به هوش آمدم

علاقه ای نسبت به شعر و ادبیات در من ایجاد شد و شروع به سرودن شعر نمودم به همه نوع شعر علاقمندم .


 

"بوی بهار"

بوی بهار می دهد با تو هوای زندگی  

با تو شکوفه می زند رخت و ردای زندگی

چون تو شدی در این میان مرکز ثقل عاشقی

 هرطرفی روانه شد عشوه به پای زندگی

معنی زندگی تویی ثروت آفرینشی   

زعشق تو همی دهم جان به فدای زندگی

زندگی من از تو باد پر زهوای عاشقی  

مگر قرار گرفته ام بی تو کجای زندگی

یا دل من غیبتت در تب و تاب خواهش است 

یا که دلی به سینه ام نیست برای زندگی

باش که بودن تو شد خندۀ هر لحظۀ من     

بی تو تمام کار شد گریه بجای زندگی

کار جهان که بی تو لنگ بی تو گره به عالمست  

کار منم شده همان کاری جدای زندگی

بخت قشنگ و فال نیک راحتی هردوجهان 

این همه کار خوب شد کار خدای زندگی

 


 

"بحر طویل"

 

به تماشای تو هرروز قدم بگذارم

و فریاد زند عشق وجودم

بشکنم بغض سکوت خانمان سوز گذشتن از تب عشق

و من زنده به آنم که تو هر روز مرا میبینی

که تو نزدیک به من بودی و هستی

من از شوق تماشای تو لبریز

من آن عاشق دلبسته به تو بودم و هستم

من از عشق تو پرگشته و هستم

ضربانم نفسم بسته به رویای تو باشد

که تو رویای تمام لحظه هایم هستی

که تو من را زسحر تابه سیاهی امانم ندهی

که تو در خواب من هستی و رهایم نکنی

من اگر بی تو شوم میمیرم

من اگر بی تو بمانم این جهان میمیرد

به گمانم که زمین و آسمان میمیرند

طلبم از تو مسیحا نفسم بوسه ی گرمیست

که دمد بر تن من جان دوباره

من اگر در طلب عشق تو هستم

من اگر جز ره تو هیچ ندارم راهی من اگر مجبورم

تو همان دریایی بر من ماهی

که فقط گرمی دستت هرازچندگاهی

براهند تنم از فکر تباهی

تو چون غنچه ی گل برمن پروانه نظر کن

من پروانه ی دیوانه ی عاشق

گرد تو نور خدایی

که بجز صوت دل انگیز تو بر من نرسد هیچ صدایی

نکند روز وداعت برسد بر من عاشق

که چه بد روز بود روز جدایی

هر زمان میگذرد عاشق و دیوانه ترم من

هر زمان رفت زخود کنده و بیگانه ترم من

که فقط فکر تو در کل زمانم جاریست

این غم عشق تو بر کل وجودم باریست

که رها گشتن از آن غم نه به این آسانیست

 

                                              کاوه گرشاسبی