شعروادب

شعروادب

زدشت پر شکوفه در حریم الوند / وزیده بر هزاره ها شمــیم الوند / کنون بسوی تشنگان وادی عشق / گشوده باغی از صفا نســیم الوند
شعروادب

شعروادب

زدشت پر شکوفه در حریم الوند / وزیده بر هزاره ها شمــیم الوند / کنون بسوی تشنگان وادی عشق / گشوده باغی از صفا نســیم الوند

آقای عباسی آذر

آصف عباسی آذر    

 

 

متولد1339درشهرستان بهاردارای لیسانس زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران دبیر آموزش و پرورش از سال1356به سرودن شعر ، نویسندگی و نقد آثار روی آورده از بدو تأسیس در جلسات انجمن ادبی نسیم الوند شرکت می نماید.

چند نمونه از سروده های ایشان



"روح جماران"(در ارتحال امام خمینی ره)

پدر پیر فلک روح جمارانت کو؟

نغمه ی سبز دعا نم نم بارانت کو؟

اشک ها خون شد و خشکید همه روح دعا

آن همه زمزمه و ابر بهارانت کو؟

عاشقان را خم ابروی تو فرمان جهاد

روز شیران و شب شیرشکارانت کو؟

یک گل از باغ صفابودی و مرغ ملکوت

شور و شیدایی و انبوه هزارانت کو؟

جرعه ی جام کلامت همه شوریده مست

(جمع مستان شب باده گسارانت کو؟)1

1_دکتر شفیعی کد کنی

خرداد1369



"فرق آغشته به خون"

ماه

عمق این فاجعه را می دانست

آسمان هم

بار این فاجعه را

نتوانست تحمّل بکند.

مرغ ها نوحه گرند

مرغابی ها نیز

عمق این فاجعه را می دانند

عاشقان را به دعا می خوانند.

نخل ها می گریند

کسی از راز علی(ع) آگه نیست

چاه از اشک علی پر شده است

فرقش آغشته به خون مثل فلق

چشم محراب پر از اشک شفق.

زمستان1380



"مهمان بارگاه"

خواهم که مرا عاشق راهت بکنی

مهمان حریم بارگاهت بکنی

من هرچه که دارم به فدای تو اگر

یک لحظه مرا غرق نگاهت بکنی

 


ایوان طلا

ایوان طلا عجب صفایی دارد

هنگام سحر حال و هوایی دارد

آواز پر فرشته با صوت اذان

در دست صبا شور و نوایی دارد


 

ماه شب چارده

ای ماه شب چارده پنهان تا کی؟

چون سیل روان خون مسلمان تا کی؟

آن کعبه که جای حکم فرمایی توست

افتاده به دست پست شیطان تا کی؟

زمستان1394

 


خورشید حقیقت

یک قطره به دریای سعادت پیوست

یک ذره به خورشید حقیقت پیوست

با کشف و شهود راز در خلوت دل

یک نور شد و بر ابدیّت پیوست

 


بر بال و پر فرشته

خوابیده به خاک تیره نوری دارند

بر عرش پریده اند و نوری دارند

بر بال و پر فرشته تشییع  شدند

از شهر شما نیز عبوری دارند

 


چلچراغ آسمان

شهیدان چلچراغ آسمانند

دُر افشان زمین اندر زمانند

از این ملک خراب آباد رفتند

خدا جویان ملک لامکانند